چو برق نو بهاران شعله افگن
بدیدم مهر در چشمان شاعر
چو برق نو بهاران شعله افگن
و یا خورشید اینجا آشیان یافت
جمال دوستان را بهر دیدن
بلی-
- خورشید آنجا آشیان داشت،
که شاعر در دل او را پروریده.
شعاعش بافت از تار صداقت،
حرارت از محبت آفریده.
دل انسان چو جام یک بلور است،
که بحر عشق را جا کرد شاعر.
هر آنچه با سخن میخواست گوید،
ولی با یک نگاهی کرد ظاهر.
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen