Mittwoch, 13. Juli 2011

در خامشی حضورم مرا بفهم یا برای عشق،زبانی تازه پیدا کن




من با گرمای عشق تو زنده ام

چه زیباست

که تو تنها نیاز من باشی

و چه عاشقانه است

که تو تنها آرزویم باشی

و چه رؤیایی است

این لحظه های ناب عاشقی

و من همه زیبایی عاشقانه و رؤیایی را با فقط تو حس می کنم

و اگر غروری در من هست غرور عشق به توست



گر با غم دوريت نسازم چه كنم

با ياد تو گر عشق نبازم چه كنم

چون در نظرم فقط تويي ماييه ناز

گر من به تو اي دوست ننازم چه كنم

Keine Kommentare: